همه دیکتاتورهای تاریخ که عمری را با ظلم و ستم به مردم خود گذرانده اند در زمان ضعف و فروپاشی، اول مذاکره و مصالحه و آشتی را پیشنهاد کرده اند بعد مجبور شده اند که حق دیگران بدهند و یا سرنگون شده اند، مهم تر این که اول اقتصاد و منافع خود را از دست داده بعد به سرازیری سقوط و نابودی افتاده اند و این عبرت تاریخ است که قرآن بارها انسانها را به عبرت گرفتن از تاریخ توصیه کرده است، بدهی های بی نظیر آمریکا خود گواه دیگری است که دوره زمامداری آنگلوساکسون ها به پایان رسیده است و دنیا شاهد جهانی چند قطبی خواهد شد.
ایران به عنوان ابر قدرت منطقه و کشوری که در تلاش برای ثبات در منطقه و حتی در جهان است و در این راه بارها خسارت مادی و معنوی زیادی دیده است و شهدای زیادی به بشریت در تامین امنیت منطقه خاور میانه و آسیای غربی هدیه کرده است، وقتی که قلب تپنده جهان صنعتی امروز به خصوص اقتصاد و صنعت غربی ها به ذخایر این منطقه وابسته است، امنیت و قدرت داشتن، برای برقرار کردن امنیت در این نقطه از جهان که دائم در جنگ و خونریزی بوده و هست، قدرت و تدبیری مضاعف می طلبد و این ایران است که می تواند از پس این مهم برآید، جمهوری اسلامی ایران به گردن همه دولت های منطقه و کشورهای بین المللی حق دارد و باید ممنون ایران باشند چرا که با درایتی و سیاسی بی نظیر در طول تاریخ انقلاب اسلامی خود، صلح و دوستی را به همه ملت ها و دولت های جهان شناسانده است و لیاقت خود را در رهبری جهان اسلام و قدرت منطقه ای و جهانی اش به اثبات رسانده است.
حتی باید گفت که تصمیمات منطقی مقام معظم رهبری در بدترین بحران ها از جمله در حمله صدام به کویت، نابودی کمونیست، حمله امریکا به افغانستان و عراق و جنگ لبنان و اسرائیل و غیره... این بوده که ایران ستون صلح و ثبات در منطقه بوده و هست و بدون منطق درست و دیپلماسی سالم ایران در جلو چشم های جهانیان که به بهترین امکانات رسانه ای جدید متصل هستند و منتظر بودند تا در این سی و چهار سال یک نقطه ضعف از ایران بگیرند که نتوانستند، بهترین دلیل بر بی همتا بودن مقام معظم رهبری در تصمیمات بسیار مهم و در زمانهای بسیار حساس برای مردم ایران و همه جهانیان و مخصوصا منطقه صلح به همراه داشته است و بدون وجود ایران قدرتمند با ولی امری صالح و امین و روشن بین، این امنیت به راحتی به دست نمی آمد.
در همان زمان که اوایل جنگ های آمریکا در منطقه داشت شروع میشد مقام معظم رهبری بارها امریکا را از جنگ در منطقه علیه کشورها بر حذر داشتند و شکست آنان را پیش بینی و به آنان گوشزد کرده بودند و در همان زمان با درایت سیاسی که داشتند ذره ای از آرمانهای شهدا و امام راحل و خواسته مردم غیرتمند و مسلمان ایران دفاع کرده و کم نیاوردند مثلا در سال2001 و بعد از حادثه بسیار مشکوک یازده سپتامبر در برج های جهانی امریکا ، و در زمانی که امریکا میخواست به افغانستان حمله کند و همه قدرت خود را با پول های نفتی مرتجعین عرب برای خاور میانه جدید به حراج گذاشته بود جورج بوش پسر اعلام کرد، ما برای مقابله و جنگ با تروریست ها یک ائتلاف نظامی جهانی درست کرده ایم و هر کسی که با ماست دوست ماست و هر کسی با ما نیست با تروریست هاست که بلافاصله مقام معظم رهبری به میدان آمدند و اعلام کردند: ما نه با شما هستیم و نه با تروریست ها هستیم و حمله شما را هم به افغانستان محکوم می کنیم.
این صلابت و درایت حضرت آقا که بارها درست و به موقع به میدان آمده اند و حقیقت و واقعیت های منطقه را به زبان ساده و مردم پسند برای مردم ایران بیان فرمودند و ملت های منطقه و جهانیان را مطلع کرده اند، حقانیت، هوشمندی و صلح و دوستی ایشان بر همه سیاست مداران و نخبگان جهانی ، و همگان آشکار شده است و اگر می بینیم بعد از سخنان مقام رهبری مبنی بر آتش در انبار باروت بلافاصله صحبت از حمله نکردن نظامی آمریکا به سوریه پیش می آید سخنان دشمن شکن حضرت آقا می باشد که حساب همه دستشان می آید.
بعد از ترس و عقب نشینی امریکائیان از سخنان و اولتیماتوم مقام معظم رهبری با عوام فریبی که با رسانه هایشان بوجود آوردند شرط حمله نظامی نکردن امریکا به سوریه را، نابودی سلاح های شیمیایی سوریه برای حمله نکردن امریکا به سوریه اعلام کردند تا کمی افتضاح شکست و عقب نشینی خود را در مقابل ایران و جبهه مقاومت از افکار عمومی منطقه و جهان بپوشانند.
همه سیاستمداران و نخبگان و حتی کسانی که کمی هم سواد رسانه ای داشته باشند به خوبی می دانند که بودن یا نبودن سلاح های شیمیایی سوریه در تحرکات میدانی و سیاسی نظامی سوریه و مخالفان و تروریست ها که با هم و با ارتش سوریه در نبرد هستند هیچ سود یا ضرری برای طرف های درگیر در منطقه را ندارد، از بین بردن آن سلاح ها نه برای دولت سوریه و نه برای مخالفان مسلح و تروریست ها هیچ مزیتتی ندارد حتی یک کشور معمولی صنعت در جهان میتواند سلاح شیمیایی و یا حتی بیولوژیکی در زمانی خیلی کوتاه داشته باشد.
آنها درمانده اند چون به خوبی به این نتیجه رسیده‌اند که حل بحران‌های منطقه از سوریه گرفته تا عراق و افغانستان و یا بهتر بگوییم از مدیترانه تا شبه جزیره هند، بدون مذاکره مستقیم و عادلانه با ایران به جایی نمی‌رسد، بحران سوریه همچنین چشم عده زیادی را باز کرده است فهمیده‌اند که نمی‌شود از یک طرف به جهانیان و افکار عمومی و در رسانه ها گفت ما خواستار راه حل سیاسی برای سوریه هستیم و از طرف دیگر در قبال ایران، موضع نو محافظه کارن کینه توز صهیونیستی زمان جورج بوش پسر را گرفت.
مذکره با امریکا همان درخواست آتش بس صدام در جنگ تحمیلی است چون نتوانستند جلو امواج رزمندگان ایران را به جبهه ها را بگیرند شکست خوردند، حالا هم در سوریه گروههای مردمی و شبه نظامی سوریه به کمک ارتش سوریه و مجاهدین دیگری از کشورهای همسایه به میدان آمده اند و باعث شکست هر روزه شبه نظامیان مسلح و تروریست ها شده اند و اگر خدای نکرده در سوریه گروههای تروریست و مخالفان جنایتکار به کوچکترین پیروزی می رسیدند آمریکا در حمله به سوریه و از بین بردن همه زیرساخت های سوریه کمترین تردیدی به خود راه نمی داد و از وتوی روسیه و چین هم واهمه ای نداشت.
مطمئنا سوریه را هم مانند لیبی سالها به بازسازی تاسیسات زیر بنایی خود مشغول نگه می داشت و بدتر اینکه حتما سوریه را به تجزیه می کشاند و بعد به جان حزب الله لبنان می افتاد تا مسئله فلسطین را محو کند، در حقیقت این بخشی از یک تلاش گسترده آمریکایی صهیونیستی برای سرنگونی هر دولتی در منطقه است که مزدور و سگ سپرده امریکا و اسرائیل در منطقه نباشند، و هر کدام از دولت ها و حکومت های منطقه اگر به آنها سرسپردگی کامل و بی چون و چرا نداشته باشند در قدرت باقی نمی مانند، حقیقت امر این است که مردم سوریه هم مانند مردم ایران فهمیده اند که غرب واقعا توان حمله به سوریه را ندارد دیگر چماق و هویچ و این شعارهای مسخره به پایان رسیده است.
همچنان که جناب آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه در مورد مذاکرات قبلی5+1 در مورد غنی سازی فرمودند آن مذاکرات از نظر مردم ایران به تاریخ پیوسته است و گروه5+1 باید با رویکردی کاملا جدید با ایران کنار بیایند و بدانند که عقلانیت در ایران حرف اول را می زند، آقای ظریف خوب می دانند که شرایط جهان به سرعت به نفع ایران و مقاومت در منطقه در حال تغییر است و همه مناسبات ظالمانه استعمارگران با ریشه صدها ساله آنها در حال دگرگونی و تغییر است و این ایران است که سردمدار این حرکت جهانی در منطقه و جهان شده است.
زمانی که ایران برای غنی سازی برای ایزوتروپ های دارویی و استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای در برنامه های صنعتی و پزشکی و کشاورزی و علوم نوین حتی چند عدد سانتریفوژ درخواست کرده بود به ایران ندادند و دو سال ایران را معطل کردند و همه تاسیسات ایران را تعطیل کردند تا چند عدد سانتریفوز به ایرانیان برای تحقیقات صلح آمیز هسته ای بدهند ولی فقط حرف زدند و قول دادند آخر هم بعد از دو سال گفتند حتی یک دستگاه غنی سازی هم به شما نمی دهیم و زیر همه حرف های خود زدند و ایران خود با وجود تحریم های ظالمانه دست به کار شد و دانشمندان جوان ایران توانستند داروهایی بیماران خاص را هم خودشان بسازد آنها حتی داروهای بیماران سرطانی را آن موقع تحریم کردند و از طرفی برای مردم ایران دل می سوزاندند ولی اینک دیگر آن مذاکرات به قول آقای ظریف به تاریخ پیوسته است و باید با رویکردی بسیار جدید گروه 5+1 با ایران مذاکره کند.
دنیا در حال تحول و دگرگونی است و نظام سرمایه داری و اندیشه استعماری به پایان راه خود رسیده است و ملت ایران در متن یک انقلاب عظیم در جهان هستند که به یاری خدا دنیا را تغییر داده و به سمت مسیر درست هدایت کرده است و به واسطه ایمان و ایستادگی ملت ایران و پیگیری آرمانهای بلند الهی توسط آنان، امروز همه معادلات عالم به سرعت در حال تغییر و تحول اساسی به سود جهان اسلام ناب است.
و اینها به دست نمی آمد مگر با تعهد و عمل به انجام تکالیف الهی و خوب به یاد داریم بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال1357 امریکا و دشمنان این مرز و بوم ایران عزیز، هر اقدامی ناجوانمردانه که علیه ملت و دولت ایران بود انجام داده اند و هم اکنون هم در حال انجام دادن آن هستند ولی چون مردم مسلمان ایران به تکلیف دین خوشون در همه زمانها عمل کردند پیروز شدند و پیشرفت کردند در حقیقت چون مردم به تکلیف عمل کردند پیروز شدند طوری که در همان جنگ تحمیلی بعد از فتح خرمشهر صدام برای آشتی با ایران پنج سال التماس می کرد که صلح کند.
مردم ایران به دستور آن شیر علوی امام خمینی رحمت الله به تکلیف عمل کردند و خیلی زود پیروز میدان انفلاب و جبهه ها شدند ، اگر مردم ایران خصوصا رزمندگان سپاهی و ارتشی فقط با مصلحت گرایی و با ملی گرایی به جنگ صدام می رفتند خیلی زود از لشکرهای زرهی عراق شکست می خوردند این عمل به تکلیف بود فریاد هیات منه ذله امام حسین (ع) بود قیام پیشوایمان آقا امام حسین (ع) بود که به بچه ها یاد داده بود که پیروزی زیر سایه شمشیرهاست و فرموده بود مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است.
دوستداران اهل بیت پیامبر در ایران با انجام دستورات خدا و با داشتن اسلام ناب محمدی و محب مولا حضرت علی (ع) بودن و سرباز آقا و پیشوایشان امام حسین (ع) بودن به مسلمانان جهان ثابت کرده اند که شکست در انجام دستورات خداوند وجود ندارد به خصوص که مردم ایران با داشتن ولایت فقیه و بودن نعمت گونه مقام معظم رهبری به یک پارچگی رسیده اند.
ادای تکلیف در دیانت و حریت و پرهیزکاری است که پیروزی واقعی را به همراه می آورد و فریاد هیهات من ذله امام حسین (ع) و مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است که میتواند دشمنان مسلمین را به زانو در بیاورد و طبق وعده الهی خداوند با وعده کمک خودش به بندگان صالح و با ایمان، کمک کرده و خواهد کرد.
همه مردم ایران و مسلمانان نسبت به انقلاب اسلامی ایران ادای دین می کنند مردم ایران نه تنها از فسطین، که از مردم لبنان و حزب الله نیز حمایت کردند و امروز هم نظام جمهوری اسلامی ایران در کنار مردم مظلوم سوریه قرار گرفته است، هم چنین شخصیتی مانند مقام معظم رهبری آیت الله خامنه‌ای (حفظ اله) را در ایران و در جهان اسلام داریم، شخصی که از هر جهت عنصر پاک و الهی می باشند، فقیه و تحلیل‌گر می باشد، نویسنده مدبر و هدایت کننده مسلمین می باشند، مقام معظم رهبری حضرت آقا شخصی است که تمام عمر در مقابل تمام دنیای استعمار و مستکبرین مبارزه کرده اند و اینک در حال رهبری یک انقلاب عظیم الهی مردمی هستند.
مردم و دولت مردمی سوریه که به خاطر حمایتشان از مقاومت اسلامی علیه رژیم صهیونیستی اسرائیل، امروز در معرض تهدیدات و دسیسه های جنایت کارانه و تفرقه اندازی غرب و سران مرتجع عرب منطقه قرار گرفته اند اگر حمایت و همکاری‌های جمهوری اسلامی از مردم و دولت سوریه نبود، نظام سوریه در همان چند ماه اول فرو می‌پاشید و این همان عمل به تکلیف اسلامی است که به هر مسلمانی یاد می دهد باید از هر حرکتی که در مسیر حق و عدالت باشد حمایت و تجلیل کنند.
انقلاب اسلامی منشاء بیداری اسلامی در کل دنیای اسلام شد و امواج حرکت بیداری اسلامی امروز همچنان در تمام منطقه موج می‌زند و ما امیدواریم که بسیاری از کشورها، دولت‌ها و حکومت‌های دیکتاتور، با دستان پرتوان مردم مسلمان سقوط کرده و حکومت‌های اسلامی و مردمی تأسیس شود.
اکنون به برکت نظام اسلامی و ولایت فقیه، ایران به درجه‌ای از ثبات و اقتدار رسیده است که نگاه‌های جهانی را به خود معطوف کرده است، اقتدار نظام اسلامی نعمت بزرگی است که خداوند بر ایرانیان ارزانی داشته و این نعمت در سایه رهبری شایسته امام راحل در گذشته، و مقام معظم رهبری در جهان معاصر است.
خیانتی که امریکا در جنگ عراق به مردم ایران کرد در همان کشور باعث نابودی خودش شد زمانی که امریکا برای جنگ عراق و ایران از همه نوع کمکی به صدام دیوانه برای کشتن ایرانیان استفاده کرده بود و به صدام هر نوع کمکی کرده بود و حتی به آن دیوانه سلاح شیمیایی داد تا بر روی مردم ایران و مردم عراق بریزند باعث شد با پولهایی که در این سالها از منابع نفتی و فروش سلاح ها به دست آورده بود به همان کشور حمله کند و یک تریلیارد دلار خرج کند و اینک به ورشکستگی کشیده شود و این همان وعده خداست که می گوید ما مکر کافران را به خودشان بر می گردانیم زمانی که امریکا به کمک صدام متجاوز آمد و حتی خودش سکوهای نفتی ایران را هدف قرار می داد و بچه های رزمنده ایرانی را شهید می کرد باید هم از همان نقطه طبق وعده الهی ضربه می خورد.
و هیچ چیز شیرین تر از این نیست که میلیاردها دلار کمک های عرب مرتجع منطقه به امریکا و صدام و خرج کرد امریکا برای نابودی صدام شود و میوه اش به جیب ایرانی ها سرازیر شود و باعث جهش سحرآمیز و افسونگرانه ایران و به طبع آن قدرت جهانی جبهه مقاومت در منطقه و جهان بشود.
کشورهایی همچون عربستان و شیخ نشین ها و همه کشورهای منطقه لیاقت و دانش و قدرت این کار بزرگ ( رهبری جهان اسلام) را ندارند اینها همان کسانی هستند که حتی مصلحت خود و ملتشان را هم نمیتوانند تشخیص بدهند، ائتلاف مخالفان افراطی بشار اسد که با پول سران مرتجع عرب منطقه و پشتیبانی غرب و همکاری ترکیه شکست خورده اند اینک تلاش دارند تا تروریست ها و مخالفان مسلح و جنایتکار را تبدیل به نیروهایی معتدل و دموکراتیک تر بکنند و به جامعه سوریه بشناسانند ولی چون اساس تفکر آنها مادی و دنیوی است همیشه در مقابل لشکر واقعی اسلام ناب شکست می خورند و این پیروان و یاران اسلام ناب و مقاومت هستند که همیشه پیروز می شوند.
آنها با تحریم یاد گرفته بودند کشورهایی را که فقط مصلحت اندیشی و ملی گرایی را پیشینه خود کرده بودند از پا در بیاورند و هرگز به ادای تکلیف یک مسلمان فکر نکرده بودند در حقیقت سلطه طلبان جهانی در طول سیصد سال تاریخ استعماری خود در منطقه با این چنین انقلاب ارزشمند و آرمانگرایی برخورد نکرده بودند و اگر به همچین انقلابی و ایدئولوژی برخورد کرده بودند در همان زمان بساط ظلم و ستم و غارتشان از ایران و منطقه برای همیشه برداشته می شد.
در سالهای اخیر به واسطه گسترش حوزه نفوذ ایران در منطقه و گره خوردن سیاست های خارجی آمریکا و غربی ها در منطقه و همچنین شکست سیاست های خاورمیانه ای کاخ سفید باعث شده است برای آمریکا مذاکره پس از عقب نشینی از تهدید، مذاکره ای نباشد که امریکا بدان علاقمند باشد چرا که خوی استکباری آمریکا او را بر آن می دارد که از موضع اقتدارگرایی وارد مذاکره شود.
امروز امریکای جنایتکار برای حفظ قدرت خود از هیچ جنایتی روی گردان نیست و به هر وسیله ای متوسل می شود تا هم چنان بر منابع ثروت مسلط باقی بمانند و میلیونها انسان را در فقر و فلاکت نگه دارند.
میتوانیم بگوییم که در این جنگ و کارزار سخت دیپلماسی چیزی به نام بازی برد ، برد در مذاکرات ایران با امریکا وجود ندارد امریکا برای مذاکره با ایران و به رسمیت شناختن حق غنی سازی و دوستی با ایران باید همه منافع اقتصادی و سیاسی اش را با عربستان در صورت کشیده شدن عربستان به طرف روسیه و چین و خشم همه کشورهای دست نشانده حوزه خلیج فارس و عصبانیت اسرائیل و اروپا و هزاران باخت دیگر را متحمل بشوند پس نمیتواند با مذاکره و گفتگویی عادلانه با ایران به برد ، برد دست یابد، مذاکره عادلانه آنها با ایران برای آنها باخت بزرگی است که ناراحتی عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس و اتحادیه اروپا و اسرائیل را در بردارد و همین سیاست و اصول سیاست خارجی ایران مبنی بر صلح پایدار در منطقه بدون دخالت خارجی همین خود بزرگترین باخت برای آمریکاست.
چون که امریکا و انگلیس و صهیونیست ها فقط با تفرقه اندازی و بوجود آوردن جنگ ها در منطقه تا الان توانسته اند منابع زمینی و زیر زمینی منطقه خاور میانه را به غارت ببرند و یا کشورهای دیکتاتور زده را وادار به جنگ با ایران کرده اند و یا خود حمله نظامی کرده است.
آیا این ساده لوحانه نخواهد بود که باور کنیم امریکا با ایران مذاکره ای عادلانه داشته باشد و دلخوری کشورهایی همچون عربستان و اسرائیل و حتی اروپا را به جان بخرد اگر امریکا در نقش یک مذاکره کننده واقعی به طرف ایران بیاید یعنی باخت بزرگ برای آمریکا و پیروزی بزرگ برای ایران و آنها در موقعیتی نیستند که این کار را انجام بدهند چرا که منافع اقتصادی در سیاست حرف اول آنها را در سیاست هایشان می زند چون خود زیر نفوذ سرمایه داران و غول های جهانی اقتصاد در دنیا هستند، آنها باید بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنند و ترجیح می دهند برای از دست ندادن منافع خود در منطقه همین طور کج دار مریض با ایران برخورد کنند و گاهی از حمله نظامی بگویند گاهی هم از مذاکره و هویچ و چماق بگویند چرا که ریشه اصلی جنگها منافع اقتصادی و بهره وری از دیگران است و طرح جنگ بر علیه سوریه و هر کشوری نیز در اصل ریشه اقتصادی و سلطه گری در جهان را دارد.
پر واضح است که امروز بیش از گذشته مسئولیت فرزندان انقلاب در پاسداری از دستاوردهای جاودانه ی رهبر کبیر انقلاب اسلامی و شهیدان والا مقام این آب و خاک، سنگین تر شده است، ایران اسلامی که با سیاست نه شرقی و نه غربی سی و چهار سال بدون هراس در برابر سیاست های خصمانه دشمنان اسلام و ایران ایستادگی کرده و تا امروز تنها کشور حامی محرومین و مستضعفین جهان بوده و هست و لذا چشم امید همگان به ایران دوخته شده است.
اتفاقات اخیر در منطقه نشان می دهد که حمایت ایران از سوریه و مقاومت، گنجی راهبردی برای ایران است که به ایران اجازه می‌دهد دستاوردها و توانائی هایش را برای بشریت محقق کند که هنوز در ابتدای آن می باشد، ایران هم اکنون به نمونه و الگوئی ویژه و پیشرفته از کشورهای جهان سوم در عرصه توسعه و استقلال و پذیرفتن روش مقاومت و جنبش‌های آزادیبخش در برابر هیمنه استعماری جهانی تبدیل شده است و این آغاز راه است.
بنابراین ادای تکلیف است تا ضمن حفظ استقلال و نگه داشتن پرچم پر توان و همیشه پایدار ایران و زنده نگه داشتن اسلام ناب محمدی (صلوات الله علیه) از گذشته ی خود درس بگیریم تا با دانستن زیر و بم تاریخ خود، اولا از هر گونه رسوخ و نفوذ بیگانگان جلوگیری کنیم، ثانیا به منظور داشتن آینده ای پر افتخار مشکلات را حل، و اشتباهات را به حداقل برسانیم تا بتوانیم این انقلاب را تا زمان ظهور حضرت قائم آل محمد (عج) نگه داشته و این امانت الهی را به دست با کفایت حضرت ولی عصر (عج)بسپاریم، انشالله.
